خانم شیرین عبادی، بزرگ زن کوچک
به مناسبت اهدای جایزه صلح نوبل به خانم شیرین عبادی
محمد رضا صفایی
سه شنبه ۲۹ مهر ١٣٨٢ – ۲۱ اکتبر ٢٠٠٣
حقوق بشر مرز نمی شناسد، حقوق بشر جنسیت نمی شناسد، حقوق بشر رنگ پوست، زبان،
قوم و مذهب نمی شناسد. هیچ کس و هیچ دولتی را نمی توان بدلیل اعتراض و
ایستادگی در برابر کوچکترین نقض حقوق بشر از اینکار باز داشت.
در طول 25 سال گذشته این اولین بار نیست که ایران به دلیل عملکردهای رژیم
جمهوری اسلامی سرتیتر موضوع و بحث روزنامه های جهان قرار گرفت. جدا از گفتار،
کردار رژیم که جز بدنامی و ننگ برای ایرانیان به ارمغان نداشت و تا روزی که
این رژیم بر مسند کار باشد وضع از این که است بدتر هم خواهد شد، موفقیت
ایرانیان در همین 25 سال گاه از خبرهای مهم جهان بود که اهدای جایزه صلح نوبل
خانم شیرین عبادی آخرین خبر خوب و شادی بخش برای مردم ایران در سراسر جهان
بود.
جایزه نوبل در هر رشته نه تنها برای هر فرد برنده جایزه، بلکه برای کشورش نیز
مایه مباهات است، جوایزه نوبل از معدود جوایز جهان است که بسیاری آرزوی دست
یافتن بدان را دارند، دریافت جایزه بزرگ صلح نوبل توسط خانم شیرین عبادی
افتخاری برای مردم ایران است که ایران را در لیست برندگان جایزه نوبل قرار
داد و البته ننگ برای رژیم جهموری اسلامی و تمام گردانندگان ریز و درشت از هر
جناحش.
جایزه صلح نوبل با تمام افتخارش لکه ننگی برای رژیم و رژیم جمهوری اسلامی لکه
سیاهی بر دامن مردم ایران است، ملتی با تاریخی چند هزار ساله، ملتی که
بنیانگذارانش اولین حقوق بشر را نوشتند، ملتی که تاریخ، فرهنگ، هنر، شعر و
ادبیاتش جز چند کشور کهنی است که تاریخ و فرهنگ جهان بر آن بنا شده است.
اکنون متاسفانه موازین حقوق بشر در ایران در چنان وضع اسفباری قرار گرفته است
که دنیا به شهروندانش بخاطر مبارزه با آن جایزه نوبل اهدا می کنند. از این رو
جایزه نوبل خانم شیرین عبادی با تمام افتخارتش می تواند مایه شرمساری نیز
باشد. اهدای جایزه نوبل به خانم شیرین عبادی این بزرگ زن کوچک نشان داد و
ثابت کرد موازین حقوق بشر و رعایت ابتدایی ترین حقوق شهروندی در طول عمر
جمهوری اسلامی تا چه اندازه نادیده گرفته شد و رعایت نشد که توجه و پشتیبانی
جهانیان را به خود جلب کرد و البته این حادثه می تواند تاثیر خوبی در روند
مبارزه ملت ایران با جمهوری اسلامی داشته باشد اگر مورد بهربرداری درست قرار
گیرد.
از روزی که این جایزه به خانم شیرین عبادی اهدا شد خبرها، اعلامیه ها، نوشتار
از موافق و مخالف آن را دنبال کردم، مطالب گوناگون نوشته شد و نظرات مختلفی
از سوی بسیاری از روشنفکران و تلاشگران سیاسی ارایه گردید و خانم شیرین عبادی
نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود نظرش را در باره جایزه و موارد دیگر بیان داشت.
نظرات خانم شیرین عبادی به ویژه در باره حقوق بشر چند پرسش را از دید نگارنده
بوجود آورد که در این نوشتار خیلی کوتاه بدان اشاره میکنم.
خانم شیرین عبادی در مصاحبه مطبوعاتی خود در تهران گفت "هیچ کشوری حق ندارد
به بهانه دمکراسی، حقوق بشر و صلح در مسایل داخلی کشور دخالت کند و پیشبرد
حقوق بشر از طریق تانک و ابزارهای جنگی امکان پذیر نیست". در پاسخ خانم شیرین
عبادی باید عرض کنم تاکنون همه ایرانیان، در داخل و خارج، از گروههای چپ تا
گروههای راست مخالف و موافق رژیم جمهوری اسلامی مخالف کاربرد خشونت و به ویژه
حمله به ایران از سوی امربکا و دیگر کشورها بوده اند، هیچ ایرانی جز ملایان
حاکم خواهان حمله بیگانگان به ایران نیست و نخواهد بود و در این مورد هیچگونه
اختلاف نظری با بیان خانم شیرین عبادی نیست ولی در مورد آن بخش از سخنانش که
گفته بود هیچ کشوری حق ندارد به بهانه حقوق بشر و صلح در مسایل داخلی کشور
دخالت کند باید پرسید اهدای جایزه صلح نوبل به شما آیا درست به دلیل نقض حقوق
بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی نبوده است و آیا این جایزه تنها بدلیل مبارزات
شما برای رعایت حقوق بشر از سوی گردانندگان جمهوری اسلامی نبوده است، اگر
خانم شیرین عبادی حقوق بشر را جز مسایل داخلی کشور میداند و هیچ کشوری حق
ندارد به بهانه دمکراسی، حقوق بشر و صلح در مسایل دیگر کشورها دخالت کند پس
چرا همه ایرانیان برای رعایت حقوق بشر فریاد به آسمان رساندیم و از جهان و
جهانیان کمک می خواهیم که بداد ما برسند تا شاید ملایان رژیم حلقه ای که به
دور گردن مردم ایران نهادند را بردارند و یا آن را کمی شل کنند. اگر صلح ملتی
مسئله داخلی یک کشور است پس چرا در تمام جنگها کشورها دست نیاز بسوی دنیا
دراز میکنند تا برای برقراری صلح کمک کنند، چرا اعراب و اسراییل با بیش از 50
سال جنگ از جهانیان طلب یاری دارند تا شاید هر چه زودتر این منطقه از جهان
روی صلح و آرامش بخود ببیند. آیا شما خانم شیرین عبادی بارها در هر سخنرانی
بابت رعایت حقوق بشر از سایر ملتها و دولتها کمک نخواسته اید و تمام این
فریادها بود که امروز شنونده ای پیدا کرد و دنیا را متوجه خود ساخت و از شما
به عنوان یک زن ایرانی مبارز و مدافع حقوق بشر و سمبل مبارزات ایرانیان یاد
کرد و این جایزه پر ارزش را به شما اهدا کرد. اگر غیر از این بود پس چرا شما
جایزه صلح نوبل را پذیرفتید، این نگارنده بر این باور است که سخن شما بر
مبنای جبر زمان و مکان بوده است و هیچ اشکالی در این دیده نمی شود، شاید
باشند ایرانیانی که خواهان برخورد رادیکالتری از سوی شما باشند، ولی از دور
دست بر آتش داشتند تا در میان آن بودند بسیار فرق می کند.
به نظر نگارنده دیگر حقوق بشر مسایل داخلی یک کشور نمی تواند باشد و هیج
دولتی نمی تواند آن را جز مسایل داخلی کشورش بداند و دیگران را از دخالت بدان
باز دارد، این وظیفه هر انسان در هر نقطه از جهان است تا هرگاه شاهد نقض
قوانین حقوق بشر توسط هر کس و هر دولتی بود به اعتراض برخیزد و تا آنجا که در
توان دارد برای احقاق آن بکوشد. نگارنده در تمام نامه هایی که به سیاستمداران
کشورهای اروپایی ارسال داشته و یا در دیدارهایی که با آنها داشته ام این
موضوع را یادآور شده ام. رژیم جمهوری اسلامی ادعای دفاع از حقوق انسانی مردم
فلسطین را دارد در حالی که خود ابتدایی ترین حقوق شهروند ایرانی را زیر پا می
نهد و آن را نادیده میگیرد. محاکمه میلاسویچ و دیگر سران یوگسلاوی سابق آیا
به دلیل کشتار بیرحمانه مردم بی دفاع و عدم رعایت حقوق بشر نیست؟ خشم سران
جمهوری اسلامی نیز به این دلیل است، زیرا ترس از آن دارند که روزی آنها بر
روی صندلی بنشینند که امروز میلاسویچ نشسته است.
حقوق بشر مرز نمی شناسد، حقوق بشر جنسیت نمی شناسد، حقوق بشر رنگ پوست، زبان،
قوم و مذهب نمی شناسد. هیچ کس و هیچ دولتی را نمی توان بدلیل اعتراض و
ایستادگی در برابر کوچکترین نقض حقوق بشر از اینکار باز داشت.
خانم شیرین عبادی در گفتگوی مطبوعاتی خود از اسلام و دمکراسی سخن گفتید، با
همه احترامی که ایرانیان به اسلام به عنوان یک دین دارند پرسش از خانم شیرین
عبادی این است آیا وقتی شما وکالت کسی را برای دفاع از حقوق پایمال شده اش
قبول میکردی آیا به دلیل مسلمان بودنش بود یا دلیل دیگری داشت، حتا روزی که
وکالت آقای فرشاد ابراهیمی را پذیرفتید با آگاهی به این موضوع که ایشان زمانی
از انصار حزب الله بود و مردم بی دفاع را به زیر مرگبارترین ضربات قرار میداد
باز بدلیل مسلمان بودنش بود و یا اینکه موکل شما به عنوان یک انسان حق حیات و
حق دفاع دارد. آیا انتخاب شما از سوی کمیته منتخب جایزه صلح نوبل به همین
دلایل نبود. پس آیا بهتر نیست شما اسلام و قوانین آن را به مراجع اسلامی و
دیگر مدافعان آن واگذارید .
جایزه صلح نوبل به شما یک پیام بسیار آشکار و سریع جامعه جهانی برای همه
گردانندگان رژیم جمهوری اسلامی بود. یک پیام کاملا سیاسی و علیه تمام موارد
نقض حقوق بشر در طول 25 سال عمر جمهوری اسلامی، پیامی به ملت ایران و مبارزات
آزادیخواهان، پیامی روشن برای متجاوزان آماده به ایران. این پیام آشکار ساخت
که تا چه اندازه مبارزات آزدایخواهی و مردم سالاری ریشه دار است و هر روز می
رود گسترده تر و همه گیر شود. و اینکه جایزه صلح نوبل ارمغانی از سوی جامعه
جهانی به ملت ایران برای ادامه راه مبارزه آزادیخواهی و مردم سالاری بود. |